«چقدر زیباست که انسان بتواند، آنچه را که در دل و در ذهن خود دارد، به روی صفحههای کاغذ پیاده کند. به نظر من همهی ما میتوانیم داستان بنویسیم یا داستان بگوییم. مادر که از خواب برمیخیزد. تا پاسی از شب که خسته به بستر میرود، دهها داستان میگوید. از حرف زدن با همسر تا سروکلهزدن با بچهها تا تلفن کردن به عزیزان و دوستان، همه و همه داستانهای کوتاهی هستند که روزانه اتفاق میافتد. بچهها بهترین قصهگویان زمان خود هستند.
اصولا همه ما نویسندگان یا گویندگان داستان هستیم. امّا از میان همه انسانها، فقط عده معدودی هستند که با دیگران وجه تمایزی دارند. آنها با تخیلاتی بیشتر و ذهنی بازتر نسبت به محیط اطراف خود نگاه میکنند. زیرا آنچه را که حس میکنند و میبینند، با دیدی سوای دیگران به روی کاغذ میآوردند. آنها گفتوگوها، رفتارها و کردارها را جمع میکنند و با استفاده از تخیلات خود داستانی را به وجود میآورند تا من و شما آن را بخوانیم و از آن لذت ببریم.»
از متن کتاب