کلیدواژه: hezarosan
ژیلا واله: ستارهدار
تیک تاک، تیک تاک، دستها زیر چانه، حائل کلهی گرد و پر از موهای فرفری، بر روی زمین چمباتمه زده بود و با چشمهای سیاهش، آونگ نقرهای رنگی را تماشا میکرد، که با حرکت...
م. ک. همشاگردی: موضوع زن و احمد محمود
هزار اوسان: جهان داستانی جهانی ویژهاست، جهانی پر از اندیشه و خیال؛ جهانی انباشته از رمز و راز؛ جهانی سرشار از اشک و لبخند؛ جهانی لبریز از امید و نومیدی.
جهانی مالامال از آرزوها و...
م. ص. آزاده: ماجرای درخت پرتقال
اول صبحی قوقولی قوقو و بوق و کرنای خروس همسایه کم بود که صدای مادر و پدر و بگو مگوی آنها پشت پنجره ی اتاقم خواب را از سرم پراند. هنوز گیج و منگ...
مجموعه داستان کوتاه تلنگر – ناهید نقشبندی
«ناهید نقشبندی در سال ۱۳۷۰ در گلپایگان به دنیا آمد. خانواده او پس از گذشت چند ماه از تولد او به کردستان مهاجرت کردند و در سنندج ساکن شدند. او از سنین نوجوانی به...
علی شبابی: هیوستون جامانده است
انگشتان ظریف زن جوان را با ناخنهای لاکزدهاش میبینم که زلف تابدارش را با سرانگشت کنار میزند. خبرنگار از زن به زبان اسپانیولی میپرسد چه نقشهای برای آینده دارد. مثل اینکه سوال را نشنیده...
سولماز سلیمانزاده: بلورِ تَن
روزی را به یاد دارم که پدرم را در خواب دیدم با جامی لبریز از آب زلال، بر سکوی آینده، با پلکانی از امید ایستاده و از نگاهش میخوانم: «سولی، دختر زیبای من! بیا...
م. ک. همشاگردی: درخت آلبالو
به یاد مادرم و ماه پروازش اردیبهشت
واژهها با من کنار آمدهاند ولی من هنوز نه با آنها کنار آمدهام و نه با خود. دستهدسته از ذهنم میگذرند. غربالشانمیکنم. آنها که میمانند بوی زندگی میدهند....
م. ک. همشاگردی: انگورچینی
کار چیدن انگورها که تمام شد پدر سیگاری آتش زد و روی تختهسنگ کنار چاه آب نشست. مژههای بلند و موهای خاکستریاش را نرمهای از غبار تاکستان خاکستریتر کرده بود.
آفتاب عصر نشسته بود و...
عزی لطفی: سماور
هر موقع یکی از بچهها دیر میاد خونه، حاج خانم. این جمله رو تکرار میکنه. میگه: «عزیزم قربونت برم دیر کردی. هزار فکر اومد تو سرم. آخه تو نمیدونی وقتی دیر میایی خونه دلم...
سولماز سلیمانزاده: سفر
حواسم پرت است. روزها و شبها دورِ سرم میگردند. کلمهها با من کنار نمیآیند، هرکدام در مداری میچرخند و من در بیقراری چیزی را گم کردهام، مثل گم کردن مداد در زنگ املا.
پشت میزتحریر...
ژیلا واله: چمدان
پدرم چمدان سبز رنگ بسیار قدیمی داشت، که مانند چشمهایش از آن مراقبت میکرد. این چمدان را زیر تختش، در اتاق خوابش میگذاشت. در آن همیشه قفل بود. کلیدش را در بالای کمد چوبی...
م. ک. همشاگردی: مرا یادت هست؟
خواستم هر چه را که در ذهن دارم از او بپرسم. خواستم دستش را بگیرم و او را به ذهنم ببرم و آدمهای ذهنم را یکی یکی نشانش بدهم و از او بپرسم که...
م. ک. همشاگردی: یاقوت
میشد از چشمهایش پرتو خورشید بامداد بهاری را وام گرفت.
میشد در نگاهش جامی از شهد ارسباران نوشید.
میشد صدای نوشخندش را در نوازش چنگ نکیسا شنید.
میشد شیرینیاش را در لبخند کودکان خفته یافت.
و میشد خرامیدن...
مجموعه شعر زنانهها و مادرانهها – مریم صدیق
«زن که شدم
توانم دادند همگانتان به آرامش برسانم
شما شوخان
تا در برم هستید
مومن ترین مومنانید به من
به میانهی در که میرسید
کافرترین کافرها شدهاید
من اما هنوز زنم»
از متن کتاب
سولماز سلیمانزاده: تاریخِ آینده
«به پشت سر برگشتم، چند درخت خشک پیدا بود و بر بالای پلهها یک در بزرگ چوبی بیرنگ و رو، زوزهی باد را میکشید.
گفت: مرا یادت هست؟
دويدم و در راه فكر كردم من چه...
م. ک. همشاگردی: رویای شاپور اول
«به پشت سر برگشتم، چند درخت خشک پیدا بود و بر بالای پلهها یک در بزرگ چوبی بیرنگ و رو، زوزهی باد را میکشید.
گفت: مرا یادت هست؟
دويدم و در راه فكر كردم من چه...
م. ک. همشاگردی: ساعت گمبرونی!
هزار اوسان: وودی آلن را همه به عنوان یک سینماگر خلاق میشناسیم که کارهای او تجربیات تازهای در عالم فیلمسازیست. او اما گذشته از سینما، در داستاننویسی نیز دستی توانا دارد.
داستانی بهنام «موجودات افسانهای»...
ژیلا واله: آخر شاهنامه
هزار اوسان: وودی آلن را همه به عنوان یک سینماگر خلاق میشناسیم که کارهای او تجربیات تازهای در عالم فیلمسازیست. او اما گذشته از سینما، در داستاننویسی نیز دستی توانا دارد.
داستانی بهنام «موجودات افسانهای»...
ژیلا واله: معمای بستهی پستی
شنبه ساعت ۵ عصر، زن خانه برای خالی کردن صندوق پست در را گشود. با کمال تعجب، یک بستهی بزرگ جلوی در مشاهده کرد.
ـ این دیگر از کجا آمده؟ قرار نبود بستهای برسه.
تعجب زیادی...
مادح نظری: کودتای نظامی
ساعت شش بامداد. من بودم، گویندهی اولین مجموعهی خبرها. مردم توی اتاق استودیو ریخته بودند. کودتای نظامی شده و اتاق فرمان فتح شده بود. همه منتظر شنیدن خبر بودند. مردم همه جا وول میخوردند....
هزار اوسان در شبکههای اجتماعی
پربینندهترینها
ویدیو – دیدار با حسین آتشپرور داستاننویس، پژوهشگر و منتقد ادبیات داستانی
کارگاه داستاننویسی هزار اوسان، در یک نشست مجازی دیدار و گفتوگو در گوگلمیت، میزبان حسین آتشپرور داستاننویس، پژوهشگر و منتقد ادبیات داستانی بود.
https://youtu.be/ao7nN0eYOj0
در این برنامه که یکشنبه ۸ سپتامبر ۲۰۲۴ (یکشنبه شب تهران ۱۸...
ویدیو – دیدار با بیتا ملکوتی شاعر و داستاننویس
کارگاه داستاننویسی هزار اوسان، در یک نشست مجازی دیدار و گفتوگو در زوم، میزبان بیتا ملکوتی شاعر و داستاننویس بود.
https://youtu.be/u7HqsIcFA5E
در این برنامه که یکشنبه ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳ (یکشنبه شب تهران ۲۶ آذر ۱۴۰۲)، در...
اطلاعیه – دیدار با بیتا ملکوتی شاعر و داستاننویس
بیتا ملکوتی شاعر و داستاننویس مهمان کارگاه داستاننویسی هزار اوسان خواهد بود.
نشست دیدار و گفتوگو با بیتا ملکوتی، یکشنبه ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳ (یکشنبه شب تهران ۲۶ آذر ۱۴۰۲)، در تالار مجازی زوم برگزار خواهد...