چهارشنبه 16 اکتبر 2024 تهران 16:32

سودابه استقلال: جوابی نمی‌گیرد

سطح شیب‌دار بلند و سیمانی، در انتهای ساختمان قدیمی بیمارستان قرار گرفته و شیب تند آن به‌مرور زمان صیقلی و براق شده و نور آفتاب تابستان را بازمی‌تاباند. پسرک سبزه‌روی چهار پنج ساله‌‌‌‌ای با موی سیاه و فرفری می‌خواهد خودش را از دست مادرش برهاند‌. زن، شال سفیدی را شلخته دور سرش پیچیده، پای تا ران در گچش را، روی نیمکت، زیر سایه درخت چنار حیاط بیمارستان دراز کرده است؛...

سودابه استقلال: نابرابر

هنوز درد قوزک پا ناشی از ضربه ناشیانه حریف، آزارم می‌دهد. دست بلند می‌کنم. تاکسی می‌ایستد. روی صندلی عقب می‌نشینم. راننده، مرد میانسالی‌ست که موهایش را که رگه‌های نقره‌ای در آن دویده‌ است، رو به عقب شانه زده است‌. تسبیح دانه درشتی از میان انگشتانِ ضرب گرفته‌اش روی فرمان می‌گذرد. زنی کنارم نشسته. ساک ورزشی‌ام را روی پایم می‌گذارم. سنگینی‌اش را بیشتر از همیشه حس می‌کنم. از زیر مقنعه،...

سودابه استقلال